نفهمیدیم که موسیقی حلال است یا حرام؟
ادامه مطلب.....
اینکه در دولت آتی، ویژگیهای کسی که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی میشود و مهمترین اولویت کاری او پس از تکیه زدن بر این مسند چه باشد و از چه راهکارهایی باید برای رسیدن به اهدافش سود جوید، موضوع امروز گفتوگو با اهالی موسیقی است.
وزیر فرهنگ باید از جنس هنر و فرهنگ باشد
اولویت کاری و راهکارها: صحبتهایی که در این مورد میشود بیشتر بیان آرزوهاست؛ آرزوهایی که دستنایافتنی نیست؛ اما به نظر میرسد در این سالها امکانات دستیافتنی اولیه تبدیل به آرزو شده است؛ به طوری که آرزو میکنی ابتداییترین امکانات برای ترویج هنرهای مختلف از جمله موسیقی فراهم شود که این بخش فرهنگی مملکت ما بتواند به حیاتش ادامه دهد. در حقیقت، در فضاهایی میتوان تنفس کرد و سپس بازتاب این تنفس در جامعه در جهت سلامتی و سالمسازی آن جامعه پیش رود. بدیهی است بنا بر آنچه اصحاب رشتههای مختلف فرهنگی و انسانی میگویند در هر جایی که فرهنگ و هنر در سلامت نسبی رشد کند، آن جامعه از سلامت نسبی هم برخوردار خواهد بود. از خواستههای ما این است که حداقل این امکانات فراهم شود. این خواستههای انسانی و امکانات بالقوه میتواند با مدیریت کلان کشور و بودجهای نه چندان کلان، پویا شوند.
وزیر پیشنهادی: کسانیکه متولی فرهنگی کشور هستند، نماینده فرهنگی ایران و تکتک ما محسوب میشوند و آرزوی ما این است وزیری انتخاب میشود، اگر نگوییم احاطه کامل، حداقل احاطه نسبی بر این حوزه داشته باشد و بتواند زبان هنر و هنرمندان را درک کند. امیدواریم کسی در رأس وزارت فرهنگ و ارشاد بنشیند که از جنس خود هنر و فرهنگ باشد و مشکلات اهل فرهنگ و هنر را درک کند.
مصیبتهایی که در این هشت سال کشیدهام تا اکنون نکشیده بودم
اولویت کاری و راهکارها: بگذارید رک و پوستکنده سخن بگویم و عرض کنم مصیبتهایی که در این هشت سال کشیدهام از سال 1344 که نخستین اجرای صحنهایم را تجربه کردهام، تاکنون نکشیده بودم. در دوران صدارت وزیر کنونی، موسیقی ایرانی و نواحی با بیتوجهی گستردهای روبهرو و این موسیقی به حاشیه رانده شد و از آنجا که آنان موسیقی نواحی ایران را نشنیده و ندیده بودند، هر کسی، هر چیزی را توانست با این نام عرضه کرد. من دغدغه برگزاری برنامه و کنسرت ندارم؛ من عمیقاً نگران میراثی هستم که از گذشتگان به ما رسیده و ما باید به آیندگان بسپاریم؛ آنهم با همان اصالتش. موسیقی ایرانی، در همه ارکان زندگی مردم ما از تولد تا مرگ نقش دارد و این موسیقی کهن نابودشدنی نیست؛ اما من با این اوضاع و احوال، سخت نگران این بُعد هویتی و فرهنگیمان هستم و امیدوارم به این مسئله مهم و این میراث آبا و اجدادی و این رکن هویتی ما توجه شود.
وزیر پیشنهادی: وزیر فرهنگ باید اهل فرهنگ و هنر باشد و در این زمینه سالها تحقیق و تفحص کرده باشد و بهای هنر را بداند.
فرهنگ و هنر، کمارزشتر ازنان و آب و هوا نیست
فرهنگ و هنر نیاز مبرم رشد و اعتلای جوامع بشری، برای همزیستی مسالمتآمیز و توأم با احترام در کنار یکدیگر است و از این رو برای زیستن، کمارزش تر از نان و آب و هوا نیست. پرداختن به فرهنگ و هنر، پیش از پرداختن به تنوع و رنگارنگی زندگی مردمان، معنی آموزش زندگی اجتماعی را نیز دارد؛ زیرا انسان تنها موجود طبیعت است که پای خویش از قناعت بر امکانات اهدایی طبیعت فراتر گذاشته و برای درک زندگی اجتماعی نیازمند فرهنگ و هنر و اندیشه است. بیاعتنایی بسیاری از مسئولان پیشین به فرهنگ و هنر، حاکی از نگاهی دیگر و ناپخته به این مقوله بااهمیت است. باشد که از این پس، دگراندیشان سیاستگذاران اخلاق ملی و اجتماعی ما و حامی فرهنگ و هنر باشند.
کسی باید وزیر شود که سابقه مدیریت در حوزه فرهنگ و هنر را داشته باشد
اولویت کاری و راهکارها: نخستین کاری که وزیر فرهنگ آتی باید در دستور کارش قرار دهد، «آسیبشناسی عرصه فرهنگ و هنر» است و از آنجا که دیدگاههای سطوح کلان تصمیمگیری با نگاه هنرمندان متفاوت است، باید گروهی از متخصصان جامعهشناسی به همراه اهالی فرهنگ و هنر شکل گیرد و این کار آسیبشناسی را پی گیرد. مثلا در این گروه بررسی شود که آیا تولیدات فرهنگی-هنری به اقتضای نیاز جامعه بوده است و اینکه تاکنون چه آسیبهایی عرصه فرهنگ و هنر خورده است و اینکه نیازهای جامعه چیست و در کجاهاست؟
وزیر پیشنهادی: بر این باورم کسی که سکان وزارتخانه فرهنگ را به دست میگیرد باید کسی باشد که سابقه مدیریت در حوزه فرهنگ و هنر را داشته باشد و حلقه ارتباطی بین رئیس دولت و هنرمندان را برقرار کند. پیشنهاد من در این زمینه علی مرادخانی، احمد مسجدجامعی، حسین مرعشی، محمد بهشتی و فرهاد فخرالدینی است.
از فرهنگ و هنر صرفا برای مقاصد سیاسی استفاده نشود
با آزمون و خطاهایی که در این سالیان، متولیان و مسئولان بر فرهنگ و هنر روا داشتهاند دیگر بر کسی پوشیده نیست خروجی این سیاستها منفی بوده و وضعیت اسفبار و دردناکی بر عرصه فرهنگ و هنر ایران حاکم شده که نیازی هم به توضیح نیست. بنابراین تا زمانی که نگاه حاکمیت به مقوله هنر و فرهنگ و اندیشه، دچار تحول اساسی و زیر بنایی نشود و از فرهنگ و هنر صرفا برای مقاصد سیاسی استفاده شود، این صحبتها و نظرات که هزاران بار از طرف اهالی مشفق هنر بیان شده و متاسفانه گوش شنوایی برای شنیدن هم وجود نداشته، دیگر بحثی فرسایشی خواهد بود.
در سال 76 با انتخاب محمد خاتمی امیدوار بودیم که وضعیت موسیقی و مشکلات آن (ممنوعیت تصویری، ممیزی، مسائل آموزشی و …) از نگاه خشک و متعصبانه رهایی یابد؛ اما با سنگاندازیهای متعدد، امید ما به یاس تبدیل شد و امروز هم امیدوارم با انتخاب حسن روحانی که این انتخاب حاوی پیامهای شفاف و روشنی از سوی مردم جامعه بود، مشکلات موسیقی و مصائبی که موسیقیدانان با آن دست به گریباناند و به طور کلی اهل فرهنگ و اندیشه، توسط کلید طلایی ایشان گشوده شود.
کاری به کار هنرمندان نداشته باشند
اولویت کاری و راهکارها: هنرمندان بلدند چگونه گلیم خویش را از آب بیرون بکشند. به باور من، مهمترین راهکار این است که کاری به کار هنرمندان نداشته باشند و بگذارند خودشان مسائل خودشان را رتق و فتق کنند.
وزیر پیشنهادی: وزیر فرهنگ، توان اجرایی چندانی ندارد و هر کسی که بیاید نخست باید از نهادهای دیگر کسب تکلیف کند. بنابراین تنها بخش اندکی از اوضاع فرهنگ و هنر در دست وزیر این حوزه خواهد بود و مابقی دست دیگران.
سخن گفتن در این راه، بیراه است
سخن گفتن در این راه، بیراه است؛ چراکه آنان کار خود پیش میبرند و سخن گفتن اهالی هنر، تنها سیاهکردن صفحات روزنامه شماست.
از موسیقی ایرانی پشتیبانی شود
اولویت کاری و راهکارها: موسیقی اصیل و سنتی ایران، جزو میراث فرهنگی ملت ماست که اگر پشتیبانی نشود به مرور کمرنگ میشود. بنابراین بر این باورم که این نوع موسیقی به دلیل استقبال کمتر مخاطبان از آن نسبت به موسیقی پاپ به پشتیبانی دولتی بیشتری نیاز دارد.
وزیر پیشنهادی: ترجیح میدهم که در این باب صحبت نکنم.
فرآیند صدور مجوز کوتاه شود
اولویت کاریو راهکارها: به نظرم سختگیریهایی که در فرآیند صدور مجوز، چه در انتشار آلبوم چه در اجرای کنسرت، صورت میگیرد، باید کاسته شود. برای مثال، وقتی موسیقیدان یا هنرمندی شناخته شده است و کارهای متعددی از او منتشر شده، زمان صور مجوز برای او کوتاهتر شود.
وزیر پیشنهادی: محمدعلی زم.
بیعملی مسئولان میتواند خیلی از مشکلات را حل کند!
اولویت کاری: شایستهسالاری باید در رأس امور قرار گیرد و با از بین بردن تفکیک جنسیتی و دادن این حق که روی صحنه رفتن و موسیقی خلق کردن، ویژه یک جنس خاص نیست، فضای موسیقی کشور احیا شود. روند گرفتن مجوزها، تسهیل شود و به موسیقی جدی بها داده شود؛ چراکه این نوع موسیقی در همه جای جهان از سوی حکومتها پشتیبانی میشود تا بتواند به فرهنگسازی خود ادامه دهد و به غنای موسیقی ملیشان بیفزاید. باید به هنرجویان موسیقی و سبکی که آموزش میبینند، بها داده شود.
فرهنگسراها که با شهردار شدن «محمدباقر قالیباف» امکان برگزاری کنسرت از آنها گرفته شد، باید دوباره احیا شوند؛ چراکه بسیاری از موزیسینهای جوان از چنین فضاهای کوچکی آغاز میکردند و بهره از این امکان به آنها اجازه میداد تا دچار رکود ذهنی نشوند.
راهکارها: بیعملی مسئولان میتواند خیلی از مشکلات را حل کند! همین که سنگ انداخته نشود، خودش بزرگترین راهکار است و دیگر اینکه اگر بناست حمایتی شود، این پشتیبانی باید در راستای موسیقیهای خاصی چون مذهبی یا سیاسی نباشد و هنر از برایِ هنر باشد. بنابراین یا کاری نکنند و اگر هم میخواهند بکنند فقط برای خودِ موسیقی باشد.
وزیر پیشنهادی: علی مرادخانی و علی ترابی.
وزیر آتی در خدمت فرهنگ و هنراین مرز و بوم باشد
اولویت کاری و راهکارها: آنچه که به نظر میرسد مانع بزرگی بر سر راه اجرای موسیقی در کشور باشد، تأخیر در صدور مجوز است. کارشناسی صدور مجوز به عنوان یک معضل تلقی میشود. اگر بررسی اشعار ترانهها را کنار بگذاریم، تأخیر در صدور مجوز برای موسیقی غیر منطقی به نظر میآید و نگرانی در این زمینه بیمورد است. حمایت از گروهها و اجراهای موسیقی ایرانی و مسائلی چون برگزاری کنسرت میتواند در مقابله با تهاجم فرهنگی بسیار مؤثر باشد.
وزیر پسشنهادی: امیدوارم هر که به پست وزارت منصوب میشود، در ارتباط با موسیقی و در کل هنر باشد. دغدغهاش فرهنگ و هنر باشد. افرادی را که در پستهای مدیریتی به کار میگیرد، که طبیعتاً قرار است در اعمال سیاستها نقش داشته باشند، از هنرمندان و تحصیلکردگان آن حوزه باشند. در کل، در خدمت فرهنگ و هنر این مرز و بوم باشد.
واردکننده فرهنگ شدهایم
اولویت کاری و راهکارها: وزیر فرهنگ آتی باید فرهنگ ایرانی را برجستهتر کند. به نظر من، مردم این مرزوبوم از فرهنگ خودشان دور افتادهاند. هر چند این حرف به مذاق مسئولان خوش نمیآید؛ اما متأسفانه باید بگویم که ما واردکننده فرهنگ شدهایم. به هر روی، برای مبارزه با آنچه که تهاجم فرهنگی مینامند باید روی زمینههای مختلف فرهنگی و هنری، سرمایهگذاری شود.
وزیر پیشنهادی: از نظر من در این رابطه، شخص اهمیت ندارد و سیاستهای کلی در عرصه فرهنگ و هنر را حکومت مشخص میکند و مشکل ما به دست یک شخص خاص، حل نخواهد شد.
وزارت فرهنگ و ارشاد به معنای واقعی، ارشادی انجام نداده است
اولویت کاری و راهکارها: مسلماً شخصی باید بر مسند وزارت فرهنگ کشور تکیه کند که آشنایی کامل با فرهنگ و هنر داشته باشد و جایگاه هنرمندان مملکت را در جامعه بشناسد و اگر تعریفشده نیست، تمام تلاش خودش را به کار گیرد تا آن را تعریف کند. متاسفانه هنوز خود موسیقی به درستی تعریف نشده و ما نفهمیدیم که در این مملکت حلال است یا حرام؟ در اینجا وزارت فرهنگ و ارشاد به معنای واقعی، ارشادی انجام نداده است و مراجعی که هیچ ارتباطی به موسیقی ندارند، دخالت میکنند. از نظر من بهترین کار این است که با اعمال شایستهسالاری به جای اینکه از شخصیتهایی که هیچ آشنایی با مقوله فرهنگ و هنر ندارند از صاحبنظران در این زمینه کمک و راهنمایی گرفته شود.
وزیر پیشنهادی: احمد مسجدجامعی.
باید تا آنجا که میتوان، موسیقی زنده را رواج داد
اولویت کاری: از جمله مهمترین کارهایی که وزیر آتی باید انجام دهد، باز کردن فضا برای صدور مجوز است. همچنین باید سالنهای موسیقیای ساخت که همه اقشار جامعه بتوانند از آن بهرهمند شوند.
ما چنین کمبودهای اساسیای داریم و به نظر من برای بهبود آنچه که شاهدش هستیم، باید تا آنجا که میتوان، موسیقی زنده را رواج داد تا از این طریق، جوانان را از خانهها بیرون کشید و در فضاهای زنده و رقابتی وارد کرد.
وزیر پیشنهادی: احمد مسجدجامعی.
کسی وزیر شود که امنیت را برای فضای موسیقی ایجاد کند
اولویت کاری و راهکارها: به عقیده من، باید اقدامات لازم برای جلوگیری از قانونگریزی و ایجاد قانونمداری با رعایت اولویتبندی حمایت، هدایت، کارشناسی و در نهایت ممیزی انجام شود. اگر هنرمندی که در عرصه موسیقی فعالیت میکند، احساس کند که حمایت میشود، هیچ وقت به دنبال گریز از قانون نمیگردد و احساس امنیت میکند و وارد جرگه قانونمداران میشود. هدایت هم باعث ارتقای سطح کار میشود و کارشناسیها هم شخصیت لازم را برای کار هنری به وجود میآورند و ممیزی هم در نهایت کار است.
وزیر پیشنهادی: از نظر من کسی باید بر این مسند بنشیند که امنیت را برای فضای موسیقی ایجاد کند و از این طریق، وجاهت انسانی، کرامت انسانی و خلاقیت هنری هنرمندان را تامین کند تا حقوق مادی و معنوی هنرمندان رعایت شود و جایگاه اجتماعیشان ارتقا پیدا کند.
وزیر آتی هر کس را سر جای خودش بنشاند!
اولویت کاری: وزیر آتی باید کار را به کاردان بسپارد و با اعمال شایستهسالاری، هر کس را سر جای خودش بنشاند؛ یعنی حراستی در حراست باشد و پژوهشگر در پژوهشگاه. فشارها بر هنرمندان کاهش یابد و با آزادی دادن، امکان شکفتن استعدادها فراهم شود.
وزیر پیشنهادی: محمدعلی زم.
رسانهای مستقل تأسیس شود
اولویت کاری:به نظرم مهمترین اقدام وزارت فرهنگ و ارشاد باید راهاندازی یک رسانه مستقل باشد.
اعمال سلیقهها حذف شود
اولویت کاری و راهکارها: از نظر من، مسئولیت هر بخش هنری را باید به اهل فن بسپارند. طبق گفته رئیسجمهور منتخب، باید فرهنگ به دست اهالی آن سپرده شود و اعمال سلیقهها حذف و از ممیزیهای بیمورد جلوگیری شود و به مسائل فرهنگی و هنری در چارچوب قانون، نگاهی باز داشته باشند.